چشمات

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    آخرین باری که باهم اینجا بودیمو خوب یادمه.حالت خوب نبود.به زور غیرت اومده بودی.مطمئنم به خاطر ما داشتی تحمل میکردی.هرگز هرگز صورتتو فراموش نمیکنم وقتی که روی پله ی جلوی ساختمون نشسته بودی چشمات خیلی حرفا داشت باهام.ناامیدی و خستگی موج میزد تو نگاهت.دلم لرزید اما به روت نیاوردم.جات خیلی خالیه مادرم.جای روزای سرحالی و خوشحالیت.روزای خوشم باهم اینجا بودیم.ولی ...‌

    بهانه...
    ما را در سایت بهانه دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : sokootekabood بازدید : 115 تاريخ : چهارشنبه 25 مهر 1397 ساعت: 14:18